آسمون که گرگ و میش شد تو نبودی، ندیدی‌ش. دیدی؟ نه. یه گربه سر صپی داشت توی آشغالا دنبال غذا می‌گشت. ما داد می‌زدیم ایلوژن اند دریم، تو نمیشنیدی. بعد منو که سوار اتوبوس شدم دیدی؟ ندیدی. روبه‌روم وایستاده‌بودی، دیوانه‌وار دست تکون دادن من از پشت شیشه اتوبوس‌و ندیدی. اون سربازا، گاریا، نور قرمز و نارنجی ماشینا رو تو اون هوای گرگ و میش ندیدی. بعد چراغا رو خاموش کردن، خورشید کِی طلوع کرد؟ منم ندیدم دیگه. تاریک بود. رفته بودیم. 


موسیقی متن