عکس آقای بِی رو گذاشته‌م بک‌گراند که از تو آیینه نگام کنه هر بار، انگار داره می‌گه I used to recognize myself, it's funny how reflections change و وقتی بیش‌تر خیره می‌شم بهش می‌گه *Come on, let it go، ولی، ولی معلوم تر از این وجود نداره که I’m never letting it go . ورساچه و ایفوریا رو باهم قاطی کرده‌م و سارا می‌گه "یه بوی آشنا می‌دی که اسمش‌و نمی‌دونم". می‌خزم زیر پتوش و توی لحظات گنگ و عجیب قبل از خاب/بین خاب و بیداری، بارقه های نور خورشیدو می‌بینم از پنجره‌های پرده کنار زده‌ش. اشک می‌آد از گوشه چشم راستم و خاب خانم ظاهری رو می‌بینم، معلم علوم کلاس اول راهنمایی. پیر ولی زیباتر شده و توی یه جاده عربض منتهی به بیایون، ازم می‌خاد وقتی همه اومدن خبرش کنم. می‌گم باشه و می‌رم انار نذری پخش کنم خونه هم‌سایه‌ها. امیرحسین کتاب آیات و نکات دین و زندگی کنکورم‌و می‌خاد و هرچی می‌گردم پیداش نمی‌کنم و بهش می‌گم "هر سال یادم می‌ره کتابام‌و برات نگه دارم". برمی‌گردم به جاده‌ی عریض منتهی به بیابون، معلم علوم اول راهنمایی دوباره می‌بیندم و دوباره ازم میخاد هروقت همه اومدن خبرش کنم و این بار فامیلی‌شو یادم نمی‌آد.

اون آقایی که سارا چند سال پیش ازش عطر می‌خرید، ایفوریا و اسکالیچرو باهم قاطی می‌کرد و بدون هیچ ذوق و شوقی اسم این ترکیب حیرت‌آورو گذاشته بود ترکیبیِ 2. هیچ‌وقتم ازش نپرسیدیم ترکیبیِ 1 چیه. فائزه تو مدرسه اسکالیچر می‌زد و من صورتم‌و فرو می‌کردم تو مقنعه‌ش و بود می‌کشیدم و بو می‌کشیدم و یاد سال اول دبیرستان می‌افتادم؛ یاد مدرسه‌ی هفتصد هشتصد نفری‌مون و کلاسِ یکِ یک و گَنگ پنج نفری‌مون. من ترکیبیِ 2 رو دوست داشتم ولی از یه جایی به بعد دیگه اون عطرفروشیه نبود و بقیه عطرفروشام بلد نبودن ترکیبیِ 2 درست کنن. اسکالیچرو دوست داشتم ولی ترجیح می‌دادم من‌و همیشه یاد سال اول دبیرستان بندازه و خب، خاطره‌انگیزی عطرا و بوها با میزان استشمام شدن‌شون رابطه‌ی عکس داره. ایفوریایی که اون شب که دیروقت بود و تاکسی و مترو نبود و تو پایانه غرب گیر افتاده بودم و اون آقایی که عطر می‌فروخت مجبورم کرد ازش عطر بخرم تا بذاره از کارت‌خانش استفاده کنم رو، با ورساچه‌ای که پنج-شیش سال پیش کادو گرفته‌م قاطی کرده‌م و بوی آشنایی می‌ده ولی هنوز اسم نداره. شاید تا آخر همین‌جوری صداش کنیم ترکیب ایفوریا و ورساچه ای که اسم نداره. همین‌قدر بی‌مزه، بی هیچ ذوق و شوقی.


Let It Go